26/اسفند/1403
|
01:02
۲۲:۲۲
۱۴۰۳/۱۲/۲۵
یادی از هنرمندان درگذشته سال ۱۴۰۳

همنشینان همیشگی خاطرات ما رفتگان ماندگار

میلاد جلیل‌زاده: سال 1403 بسیار عجیب بود. ۱۲ ماه بود اما به اندازه سال‌ها ماجرا داشت. ممکن است در پایان هر سال چنین جملات و توصیفاتی درباره آنچه گذشت بشنویم که عجب دوره پرماجرایی شد، چقدر سال عجیبی بود و... اما این بار اگر به سالی که گذشت می‌گوییم عجیب و پرماجرا، همه اتفاق نظر دارند که حتی ذره‌ای مبالغه در کار نیست. در سالی که گذشت به قدری اتفاقات عجیب رخ داد که فرصت حیرت یا سوگواری را از همه می‌گرفت. امسال پر بود از سوگواری‌های بهت‌آور که غالباً بیرون از عالم هنر اتفاق افتادند و همه این موارد باعث شد بعضی از اخبار تلخ، چنانکه واقعاً شایسته سوگواری هستند، به چشم ما نیایند. هنرمندان زیادی را در سال 1403 از دست دادیم که فقدان بعضی‌های‌شان نابهنگام بود و بعضی دیگر سن و سالی داشتند اما مدتی می‌شد که کمتر به آنها فکر می‌کردیم و بها می‌دادیم و ناگهان وقتی از دست‌شان دادیم، یادمان افتاد که چه کسی را از دست دادیم. درگذشت بعضی چهره‌ها هم نمادی بود از پایان یک دوران؛ پایان یک نسل و یک سبک از بازیگری، دوبله، خوانندگی، مدیریت فرهنگی و امثال آن. حالا که سال 1403 با همه تلخی‌ها و شیرینی‌هایش و با تمام افتخارات و شرم‌هایش رو به پایان است، اگر برگردیم و نگاهی بیندازیم به فهرست کسانی که امسال از میان هنرمندان ایرانی درگذشتند، هم به این اندیشه فرو خواهیم رفت که در تمام شلوغی‌های این دنیا مرگ و زندگی چقدر همیشگی و فارغ از اهم و مهم ما به راه خودشان ادامه می‌دهند و هم فرصتی پیدا کرده‌ایم برای مرور وضعیت نسل‌های هنری در ایران امروز. در ضمن به عنوان ایرانیان مسلمان، ما باید در پایان هر سال درگذشتگان را یاد کنیم و جای‌شان را خالی نگه داریم و قدردان زحمات‌شان باشیم. سال‌ها بعد در تقویم‌های مناسبتی و روزشمار می‌نویسند که در فلان روز از سال ۱۴۰۳، این هنرمند و آن هنرمند درگذشتند و آن یکی هنرمندان دیگر به دنیا آمدند. ما امروز تنها از فقدان آنهایی که درگذشتند باخبریم و نمی‌دانیم از میان کودکان تازه متولد شده، کدام‌شان قرار است جای هر یک از این درگذشتگان را بگیرد. این قاعده هستی است. در ادامه مروری داریم بر فهرستی کلی از هنرمندان ایرانی درگذشته سال ۱۴۰۳. امید که تا پایان سال نام دیگری به این فهرست اضافه نشود و زندگان هم قدر ببینند و شاد باشند.

***
مسعود اسکویی

مسعود اسکویی گزارشگر، مجری و کارشناس برنامه‌های ورزشی رادیو و تلویزیون ۱۲ اردیبهشت امسال در ۸۴ سالگی درگذشت و از آنجا که زمان فوت او موازی با بخشی از ملتهب‌ترین اتفاقات کشور بود، این خبر چندان مورد توجه قرار نگرفت. اسکویی از سال ۱۳۴۵ به استخدام سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران درآمد و با گزارش بازی دوستانه فوتبال سال ۱۳۵۰ بین تیم‌های پرسپولیس و کویت وارد عرصه گزارشگری شد. او پس از آن به همکاری با برنامه ورزش از نگاه 2 پرداخت و در سال ۱۳۶۰ به رادیو رفت و با تأسیس رادیو ورزش گزارش مسابقات و برنامه‌های ورزشی را ادامه داد. مسعود اسکویی دوره تهیه‌کنندگی برنامه‌های تلویزیونی را در تلویزیون آلمان گذرانده بود و یک سال در شهرهای زونه گورگ و ماینتس با تلویزیون آلمان همکاری داشت. او که به دلیل شکستگی ناحیه لگن و پا در فروردین ۱۴۰۳ در بخش مراقبت‌های ویژه بیمارستان لاله بستری شده بود، ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ درگذشت و مراسم تشییعش در مسجد بلال صدا و سیمای ایران برگزار و در قطعه نام‌آوران بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
محمدعلی بهمنی
محمدعلی بهمنی یکی از شاعرانی بود که اکثر مردم ایران نامش را شنیده بودند. روزگاری بود که شاعران ارج و قرب زیادی بین مردم ایران داشتند اما هرچه به زمانه اخیر نزدیک‌تر شدیم، این قضیه کمرنگ‌تر شد و محمدعلی بهمنی یکی از آخرین کسانی بود که در این مقیاس وسیع برای اکثر مردم با نام و عنوان شاعر شناخته می‌شد. او در چاپخانه مجله روشنفکر با فریدون مشیری آشنا شد که آن روزها مسؤول صفحه شعر و ادب هفت‌تار چنگ بود و نخستین شعرش سال ۱۳۳۲ زمانی که تنها ۱۱ سال داشت، در نخستین شماره مجله روشنفکر به چاپ شد. بهمنی در قالب‌های مختلفی طبع شعرش را آزمود. او هم غزل می‌سرود، هم شعر نیمایی می‌گفت و هم ترانه‌هایی برای خواننده‌های مختلف ساخت. ترانه «خرچنگ‌های مردابی» که حبیب محبیان آن را خواند، ترانه «دهاتی» با صدای شادمهر عقیلی، «چه آتش‌ها» با صدای همایون شجریان، «نقش فرش دل» و «پرده‌نشین» با صدای علیرضا قربانی و تعداد زیادی از ترانه‌های مرحوم ناصر عبداللهی از جمله سروده‌های محمدعلی بهمنی بودند. محمدعلی بهمنی ۹ شهریور ۱۴۰۳ در ۸۲ سالگی درگذشت و در محوطه تالار آوینی بندرعباس به خاک سپرده شد.


***
رضا داوودنژاد

رضا داوودنژاد جوان‌ترین چهره مشهوری بود که در سال 1403 چشم از جهان فرو بست. او 29 اردیبهشت 1359 متولد شد و به واسطه‌ پدرش، علیرضا داوودنژاد توانست از سال 1365 با فیلم «بی‌پناه» وارد سینما شود. رضا داوودنژاد در سال 1381 با سریال محبوب «پشت کنکوری‌ها» بیش از پیش شناخته شد و پس از آن هم در چندین سریال مطرح عامه‌پسند نقش‌هایی را ایفا کرد.
این بازیگر در جوانی و هنگام خدمت سربازی، برای اینکه بتواند معافیت بگیرد تصمیم گرفت خودش را چاق کند اما این چاقی مفرط برای او بسیار دردساز شد. وقتی رضا داوودنژاد تصمیم گرفت برای لاغری عمل بای‌پس معده انجام دهد، کبدش دچار مشکل شد. او 2 بار پیوند کبد انجام داد و در نهایت در 13 فروردین 1403 به دلیل عفونت خون پس از پیوند کبد، از دنیا رفت. او در فیلم‌های سینمایی متعددی بازی داشت اما اکثراً نقش‌های کوتاهی را ایفا می‌کرد. آخرین فیلمی که رضا داوودنژاد در سینما بازی کرد در فیلم «بیرو» بود که مربوط به سال ۱۴۰۰ می‌شد اما آخرین اثری که از او اکران شد، سری دوم «مصائب شیرین» بود که ۱۴۰۳ روی پرده رفت.

***
فریدون شهبازیان

فریدون شهبازیان، موسیقیدان، آهنگساز و رهبر ارکستر برجسته که 21 خرداد سال 1321 در تهران متولد شد، فرزند حسین شهبازیان بود که خود یک نوازنده ویلن، رهبر ارکستر و از شاگردان ابوالحسن صبا بود و به عنوان یکی از چهره‌های شاخص موسیقی کلاسیک ایران شناخته می‌‌شد. فریدون شهبازیان در ۱۷ سالگی به عضویت ارکستر سمفونیک تهران درآمد و پس از آن همکاری خود را با ارکستر گل‌های رادیو آغاز کرد که در آن هنگام به رهبری روح‌الله خالقی، خالق سرود ‌ای ایران و پس از او جواد معروفی فعالیت می‌کرد. شهبازیان در سال ۱۳۴۵ رهبر گروه کر و ارکستر سمفونیک رادیو شد. شهبازیان پس از پیروزی انقلاب و در دهه ۶۰ آهنگسازی برای فیلم را هم آغاز کرد و در کنار آن به همراه علی معلم دامغانی، شورای موسیقی را در صداوسیما تشکیل دادند. تعدادی از آثار با کلام فریدون شهبازیان را خوانندگانی مثل محمدرضا شجریان، علیرضا افتخاری، عبدالحسین مختاباد، حسام‌الدین سراج و محمد اصفهانی اجرا کرده‌اند و در میان موزیک‌های متن او برای فیلم‌ها و سریال‌ها نیز می‌توان به مواردی از قبیل «پاییزان»، «شیر سنگی»، «لیلا»، «هیوا»، «معصومیت از دست رفته» و «اخراجی‌ها» اشاره کرد. او  در ۲۲ دی ۱۴۰۳ به علت بیماری ریوی در تهران درگذشت.

***
زهرا خوشکام

زهرا خوشکام معروف به زری خوشکام مادر لیلا حاتمی، بازیگر مشهور و همسر علی حاتمی، کارگردان خاطره‌ساز سینمای ایران است. خوشکام یکی از بازیگران پیش از انقلاب سینمای ایران بود که 15 اردیبهشت 1324 به دنیا آمد. او بازیگری را از سال 1350 شروع کرد و به شهرت بسیاری رسید اما پس از ازدواج، علی حاتمی از او خواست که بازی در آن نوع سینما را کنار بگذارد. پس از آن این بازیگر به صورت گزینش شده، نقش‌های کوتاهی در آثار همسر و خانواده‌اش ایفا کرد. روی همین حساب خوشکام پس از تولد تنها فرزندش لیلا حاتمی در ۹ مهر ۱۳۵۱ عملاً از سینما کنار کشید و تا پیش از انقلاب تنها در نقش عزت‌الدوله همسر امیرکبیر در مجموعه تلویزیونی سلطان صاحبقران (۱۳۵۴) به کارگردانی همسرش ظاهر شد. او پس از انقلاب در سریال هزاردستان نقشی بازی کرد که در نسخه نهایی پخش نشد اما واروژ کریم مسیحی نسخه‌ای سینمایی از این کار تدوین کرد که بازی زری خوشکام هم در آن دیده می‌شد. پروژه تختی به کارگردانی بهروز افخمی نخستین کار سینمایی زهرا خوشکام پس از انقلاب بود و طلاخون به کارگردانی ابراهیم شیبانی در سال ۹۹ آخرین حضورش جلوی دوربین بود. زهرا خوشکام ۱۵ اردیبهشت امسال در ۷۷ سالگی درگذشت.

***
سعید راد

سعید راد چهارم آبان سال 1323 به دنیا آمد و به دلیل برخورداری از چهره و استایل بدنی خوب، در سال 1350 برای بازیگری در سینما انتخاب شد‌. او دوران موفقی در سینمای پیش از انقلاب داشت و فیلم‌های صبح روز چهارم و تنگنا را می‌توان از آثار معروف او نامید که عمدتا آثار آبرومند کارگردانان موج نو بود. با این‌حال فعالیت این بازیگر در سال 1363 ممنوع‌ شد و تا سال 1382 حضوری در سینمای ایران نداشت. او در سینمای پس از انقلاب با فیلم‌های «عقاب‌ها»، «گیرنده»، «چ» و همچنین سریال «در چشم باد» خوش درخشید. سعید راد این اواخر حدود ۱۰ ماه به علت بیماری بستری بود و یک عمل ناموفق هم داشت. مدتی در خانه سالمندان از او مراقبت می‌شد که البته خودش نمی‌دانست آنجا کجاست وگرنه نمی‌ماند. این را هوشنگ گلمکانی گفته است که در آخرین روزها به عیادتش رفته بود و می‌گفت تصویر او دیگر همان سعید رادی نیست که همه در ذهن دارند. سعید راد چشم‌هایی داشت که حقیقتا گیرا بودند. یک جدیت بی‌انتها در چهره‌اش بود اما غیر از همه اینها یک خصوصیت ممتاز دیگر هم داشت که وطن‌پرستی عیانش بود.

***
هوشنگ حریرچیان

هوشنگ حریرچیان متولد 20 مرداد 1311 بود که فعالیت هنری خود را از 16 سالگی - دی ۱۳۲۶- در تئاتر اصفهان با مدیریت ناصر فرهمند آغاز کرد. در شهریور ۱۳۳۲ به تئاتر سپاهان با مدیریت علی صمدی پیوست و از سال ۱۳۳۸ رسما در رادیو اصفهان به عنوان هنرپیشه، گوینده، تهیه‌کننده، گزارشگر، کارگردان و مجری برنامه‌های تفریحی - هنری شروع به کار کرد و در سال 1348 با سریال عکاس‌باشی برای نخستین بار مقابل دوربین قرار گرفت. سال‌ها بعد از آن حریرچیان با فیلم «جعفرخان از فرنگ برگشته» به کارگردانی علی حاتمی در سینما حضور یافت. 
باز هم سال‌ها گذشت و سرانجام هوشنگ حریرچیان با مجموعه‌ تلویزیونی «آشپزباشی» دیده شد و سپس با نقش پدر دکتر نیما افشار در سریال «ساختمان پزشکان» که آن را با لهجه اصفهانی اجرا می‌کرد، به شهرت بسیاری رسید. 
این بازیگر در آثار دیگری همچون تاکسی پلیس و پژمان نیز حضور داشت و تا سال 1403 به فعالیت‌های خود ادامه داد. مرحوم حریرچیان سرانجام در 30 مرداد 1403 به دلیل کهولت سن از دنیا رفت.

***
فتح‌‌الله طاهری

فتح‌‌الله طاهری بازیگر و تعزیه‌خوانی بود که در 17 آبان 1321 چشم به جهان‌ گشود. او تعزیه‌خوانی را از ۱۲ سالگی در گرمسار شروع کرد و سپس کار حرفه‌ای نمایش را از سال‌های آخر دهه ۴۰ با بازی در نمایش‌هایی در تماشاخانه‌های لاله‌زار پی گرفت و در زمینه هنر بازیگری از شاگردان مجید شهباز و محمد ابطحی بود. نخستین فیلم‌ سینمایی این بازیگر، عاشورایی دیگر در کربلای ما بود که سال 1360 ساخته و اکران شد. فتح‌الله طاهری عمدتاً نقش‌های کوتاهی را در آثار مختلف سینمایی و تلویزیونی ایفا می‌کرد. پررنگ‌ترین نقش او که در ذهن مخاطبان نیز باقی مانده، نقش پدر منصور در سریال «متهم گریخت» است. او که سابقه‌ای 60 ساله در تعزیه‌خوانی داشت، در فیلم محمد رسول‌الله و سریال مختارنامه هم بازی کرده است. فتح‌الله طاهری سرانجام در 7 مرداد 1403 به علت بیماری گوارشی در بیمارستان بستری شد و 19 مرداد 1403 بر اثر این بیماری درگذشت. آخرین حضورهای فتح‌الله طاهری جلوی دوربین مربوط به سریال تلویزیونی «رحیل» و سریال «نوبت لیلی» برای شبکه نمایش خانگی است که هر 2 در سال ۱۴۰۱ تولید شدند.

***
پری صابری

پری صابری، متولد اول فروردین ۱۳۱۱، کارگردان و نمایش‌نامه‌نویس تئاتر بود که موسس تالار مولوی تهران هم به‌ حساب می‌آید. صابری پس از پایان دوره متوسطه برای تحصیل در رشته سینما و تئاتر به پاریس رفت و وقتی در دهه 40 به ایران برگشت، با همراهی حمید سمندریان گروه هنری پازارگاد را راه انداخت؛ گروهی که هنرمندانی از جمله اسماعیل محرابی، سعید پورصمیمی، فروغ فرخ‌زاد، ثریا قاسمی و پرویز پورحسینی جزو آن بودند. صابری مدتی پس از پیروزی انقلاب از ایران مهاجرت کرد اما در دهه 70 دوباره به کشور برگشت و فعالیت‌هایش را در تئاتر ادامه داد و نمایش‌های «من به باغ عرفان» درباره زندگی سهراب سپهری و «هفت شهر عشق» را با الهام از عطار نیشابوری روی صحنه برد. پری صابری در این دوران بیشتر به اجراهایی درباره افسانه‌ها و اسطوره‌های ایرانی پرداخت. از جمله این کارها می‌توان به «لیلی و مجنون»، «سیاوش در آتش» و «هفت‌خان رستم» اشاره کرد. نمایش «شمس پرنده» او تا سال ۱۳۹۵ بیش از ۲۰۰ اجرا در ایران، ایتالیا و فرانسه داشت. پری صابری سرانجام ۲۰ شهریور ۱۴۰۳ در ۹۲ سالگی در تهران درگذشت.

***
حسین خانی‌بیک

حسین خانی‌بیک در 18 مرداد 1320 به دنیا آمد. او فعالیت هنری خود را از تئاترهای مدرسه آغاز کرد و سپس سال 1345 در کلاس‌های مهین دیهیم حاضر شد. او از سال ۱۳۴۷ با همکاری عباس جوانمرد و هادی اسلامی به ‌طور رسمی کار تئاتر را آغاز کرد.  آن روزها «گروه اول هنر ملی» را عزت‌الله انتظامی، محمدعلی کشاورز، علی نصیریان و جمیله شیخی تشکیل می‌دادند و عده‌ای از جوان‌ترها گروه دیگری به نام «گروه دوم هنر ملی» تشکیل دادند که اعضای آن را هنرمندانی چون حسین خانی‌بیک، خسرو شکیبایی، سیروس گرجستانی، رقیه چهره‌آزاد، مهری مهرنیا، کیومرث ملک‌مطیعی و قاسم افشار تشکیل می‌دادند. او که در دوره پیش از انقلاب تنها در ۲ فیلم ایفای نقش کرده بود، در «فریاد مجاهد» که نخستین فیلم پس از انقلاب بود هم جلوی دوربین رفت اما فعالیت‌های سینمای‌اش در سال ۷۶ به انتها رسید و تنها در سال ۹۲ بود که نقشی در فیلم «رنج و سرمستی» ایفا کرد. خانی‌بیک اما حضور تلویزیونی پررنگ‌تری داشت. این بازیگر در سال‌های آخر عمر خود به کرونا مبتلا شد و بعد از آن کم‌کم آلزایمر گرفت‌. او به‌تدریج قدرت تکلم و شناخت دیگران را از دست داد و در نهایت اول شهریور 1403 درگذشت.

***
سیدصدرالدین حجازی

سید صدرالدین حجازی متولد ۱۶ مرداد سال ۱۳۲۷ بود. پدرش کسوت روحانیت داشت و خودش با عشق به تعزیه وارد کار نمایش شد.
او در سال ۱۳۴۲ به دانشگاه هنر راه یافت و لیسانس هنرهای دراماتیک را گرفت. حجازی در سال ۱۳۵۶ به‌عنوان بهترین بازیگر نقش اول مرد جایزه اسب طلایی جشنواره بین‌المللی تئاتر را دریافت کرد که فقط همان یک سال برگزار شد. او از سال ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۳ سرپرستی مجتمع دانشسراهای هنر را بر عهده داشت و در سال ۱۳۶۴ مدیر تالار آبگینه بود. نخستین کار سینمایی او در سال ۱۳۶۴ مربوط به حضور در فیلم «زنجیرهای ابریشمی» به کارگردانی حسن کاربخش بود و بعد از آن در «ناخدا خورشید» به کارگردانی ناصر تقوایی هم بازی کرد. نخستین کار تلویزیونی او هم در سال ۱۳۶۶ با حضور در سریال «کوچک جنگلی» بود که قرار بود ناصر تقوایی کارگردانی‌اش کند اما نهایتا بهروز افخمی روی این صندلی نشست. از برجسته‌ترین نقش‌های وی بازی در مجموعه‌های تلویزیونی روزی روزگاری، نابرده رنج و زیرزمین بود و نقش خولی در سریال مختارنامه هم از او در یادها مانده است. حجازی عصر ۲۴ شهریور ۱۴۰۳ و در ۷۶ سالگی، پس از چند روز کما به علت سکته مغزی درگذشت. او پدر سینا حجازی، خواننده موسیقی پاپ است.

***
حسین توشه

حسین توشه بازیگر نقش شمس‌الله در سریال پس از باران، اول فروردین سال 1333 در شهر رشت متولد شد. او کار خود را با نقشی کوتاه در سریال کوچک جنگلی شروع کرد و سپس با «دنیای شیرین دریا» به کارگردانی منوچهر شمسایی و بهروز بقایی به ‌طور حرفه‌ای این کار را دنبال کرد و شناخته شد. بعدها نقش‌آفرینی او در سریال پس از باران برایش شهرت قابل توجه‌تری ایجاد کرد. حسین توشه عمدتا در صداوسیمای استان گیلان ایفای نقش می‌کرد و البته بیشتر نقش‌های منفی را می‌پذیرفت. او به سختی از شهر و دیارش خارج می‌شد و بیشتر صبر می‌کرد تا دوربین تهرانی‌ها به شمال کشور بیاید و همان جا جلوی دوربین بازی می‌کرد. به عبارتی تصویر حسین توشه تماما با جنگل‌های هیرکانی شمال کشور در ذهن مخاطبان نقش بسته است. سریال‌های دنیای شیرین دریا، خانه‌ای در تاریکی، حصیر سرد، جابربن حیان، فصل اول پایتخت، خانه‌ای روی تپه، میکائیل، گیله‌وا، محکومان و راه و بیراه از جمله آثار دیده شده‌ این بازیگر هستند. سرانجام حسین توشه ۱۱ آذر ۱۴۰۳ در ۷۰ سالگی در بیمارستان قائم شهر رشت درگذشت.

***
منوچهر والی‌زاده

وقتی در نخستین روز از اسفندماه سال 1403 خبر درگذشت منوچهر والی‌زاده در ۸۴ سالگی منتشر شد، خیلی‌ها احساس کردند که یک هنرمند جوان را از دست داده‌ایم. این به خاطر صدای او، به خاطر شوخ‌طبعی‌هایش در اجرا و به دلیل شخصیت اجتماعی و عمومی‌اش بود. خودش می‌گفت بعد از اینکه این همه دوبله انجام داده و حتی در سینما جلوی دوربین بازی کرده است، مردم وقتی در جایی او را می‌بینند و صدایش را می‌شنوند بلافاصله می‌گویند آیا شما کسی هستید که به جای لوک خوش‌شانس حرف زدید؟ والی‌زاده در دهه ۴۰ شمسی وارد سینما هم شد و در تعدادی از فیلم‌ها بازی کرد اما تعداد این آثار محدود بود و او هم پس از مدتی مجددا به کار دوبله برگشت. او غیر از انیمیشن سریالی لوک خوش‌شانس در ری‌انیمیشن‌های سینمایی داستان اسباب‌بازی هم به جای یک کابوی دیگر به نام وودی حرف زد. در سری‌های دوم و سوم فیلم پدرخوانده هم نقش ویتو کورلئونه جوان با بازی رابرت دنیرو را منوچهر والی‌زاده اجرا کرد و در ماتریکس و جان ویک به جای کیانا ریوز صحبت کرد. به‌علاوه تمام نقش‌های تام هنکس با صدای والی‌زاده در ایران دوبله شدند.

***
زهره حمیدی

زهره ربیعی‌مطمئن ۸ اردیبهشت ۱۳۳۶ در اراک به دنیا آمد. او در ۱۶ سالگی با حسین حمیدی ازدواج کرد و پس از آن خود را با نام خانوادگی همسرش معرفی می‌کرد. حمیدی پس از ازدواج تحصیلاتش را تا دیپلم و رشته اقتصاد ادامه داد. او بین سال‌های ۶۷ تا ۶۹  در مهدکودک به عنوان مربی مشغول فعالیت بود تا اینکه به تشویق یکی از دوستانش یعنی منیژه حکمت که تهیه‌کننده و کارگردان سینما بود وارد این عرصه شد. به عبارتی ورود زهره حمیدی به بازیگری کاملا به طور اتفاقی رقم خورد. او نخستین بار سال 1369 در 33 سالگی در فیلم «دلاوران کوچه دلگشا» به کارگردانی «حسن هدایت» جلوی دوربین رفت و در این فیلم بازیگر نقش اول بود. زهره حمیدی سال 1371 هم در فیلم « خوش‌خیال» بازی کرد تا اینکه در سال 1374 با سریال «کارآگاه» که خیلی‌ها به عنوان کارآگاه علوی می‌شناختند، وارد قاب تلویزیون شد. عمده کارهای زهره حمیدی که بسیار پرتعداد هم است، سریال‌های تلویزیونی بود اما او بیشتر در نقش‌های فرعی ظاهر می‌شد. حمیدی سرانجام در چهارم شهریور ۱۴۰۳ هنگامی که ۶۷ سال داشت، همزمان با اربعین حسینی به علت سرطان لوزالمعده درگذشت.

***
ایرج رضایی

ایرج رضایی متولد مهرماه ۱۳۱۴، کار دوبله را از سال ۱۳۳۸ و مدیریت دوبلاژ را از سال ۱۳۵۸ آغاز کرد. وقتی او ۲۴ ساله بود، یک روز در منزل کاووس دوستدار، به همراه افراد دیگری از جمله حسن عباسی و ۲ نفر دیگر از بزرگان دوبله آن روزگار میهمان بود که دیوان شمس تبریزی را گشود و ناگاه چند بیتی از اشعار مولانا را با صدای بلند خواند که همین چند بیت، فتح بابی شد برای ورود به دنیای سینما و دوبلاژ. فردای آن روز، او توسط کاووس دوستدار، به ایرج دوستدار که در آن زمان مدیر دوبلاژ استودیو مولن‌روژ بود، معرفی شد و کار دوبله را آغاز کرد. صدای او در سریال کاراگاه درک، ارتش سری و کارتون معاون کلانتر بخوبی شناخته شده‌ است و همچنین در سریال مختارنامه نقش «محمدبن حنفیه» با بازی محمدرضا شریفی‌نیا را هم اجرا کرد. غیر از فیلم‌ها و سریال‌های خارجی در بسیاری از آثار ایرانی، از «جنگ اطهر» گرفته تا «دیده‌بان» و «پوتین» و «بلندی‌های صفر» سرپرست گویندگان بود. او شعر هم می‌گفت و فیلمنامه هم می‌نوشت؛ از جمله «بهار در بهار» به کارگردانی مهدی فخیم‌زاده که سال ۶۶ جلوی دوربین رفت. رضایی ۲۹ بهمن به علت کهولت سن درگذشت.

***
ژاله علو

شوکت علو با نام هنری ژاله علو متولد سال ۱۳۰۶ شمسی دوبلور، بازیگر و چهره ماندگار هنری ایران بود. نخستین فعالیت‌های هنری ژاله علو از سال ۱۳۲۷ با گویندگی زنده در رادیو ایران و اعلام برنامه‌ها شروع شد. سپس او به اجرای نمایش‌های رادیویی پرداخت و از پایه‌گذاران برنامه داستان شب بود. بعد در سال 1332 به پیشنهاد اسماعیل کوشان، نقش اول فیلم افسونگر را با آنکه نقش منفی بود، پذیرفت و تا اواخر دهه ۳۰ ایفاگر نقش‌های اصلی بود اما به‌تدریج به شمایل مادر در سینمای ایران بدل شد. همزمان با بازیگری، ژاله علو فعالیت در دوبله را از سال ۱۳۳۱ در استودیو پارس فیلم آغاز کرد. او بعد از انقلاب بازی در تلویزیون را با مجموعه امیرکبیر شروع کرد و جزو هنرمندان پرکار در ۲ عرصه دوبله و بازیگری بود. ژاله علو از سال ۱۳۲۷ تا ۱۳۹۸ بالای ۷۰ سال جلوی دوربین سینما بازی کرد که این را باید یک رکورد دست‌نیافتنی چه در سینمای ایران و چه در سینمای جهان دانست. نقش خاله لیلا در سریال روزی روزگاری و نقش مادر مختار در سریال مختارنامه، از جمله آثار شاخص و به یاد ماندنی ژاله علو در بازیگری هستند. سرانجام 3 دی ۱۴۰۳ ژاله علو در ۹۷ سالگی درگذشت.

ارسال نظر
پربیننده